بسم رب الشهداء و الصديقين
قرار عاشقي
سلام! با يک"قرار عاشقي” ديگه مهمون دلاي پاکتون هستيم!
مهمون بهشتي امشبمون اهل ايران نيستند.
چيه تعجب کرديد!؟
عجله نکنيد! بياين باهم بريم سراغ مهمون عزيز و ازشون بخوايم تا خودشون برامون معرفي کنند؛
عرض سلام و خوش آمد
لطفا خودتون رو براي رفقاي قرارعاشقي معرفي کنيد
به نام خدا سلام دوستان من ادواردوآنیلی هستم در 6 ژوئن 1954 در نیویورک از پدری ایتالیایی و مادری یهودی متولد شدم.
مادرم يک پرنسس يهودي وپدرم هم سناتو((جيوواني آنيلي))يکي از افراد ثروتمند و معروف ايتاليا بود!!
خوشبختيم پس مادرست شنيده بوديم که شما دريک خانواده ثروتمند به دنيا اومديد!؟
بله!! کارخونه اتومبيل سازي فراري، لامبورگيني،لانچيا و….به همراهچندکارخونه توليد قطعات صنعتي و چندبانک خصوصي و چند روزنامه و شرکتهاي طراحي مدولباس و و و….کلي شرکت و کارخانه و مراکز ديگه که اينجا مجال گفتنش نيست متعلق به خانواده مابود!!
ميزان نفوذ و ثروت خانواده ما به حدي بود که رسانه ها به عنوان خاندان پادشاهي آنيلي از ما ياد ميکردند.
درآمد ساليانه خانواده بالغ بر۶٠ميليون دلار بود ني سه براااابر درآمد ساليانه نفتي جمهوري اسلامي ايران!!!!!
وااااقعا عجيبه!!!باوجود همچين خانواده ثروتمندي چي شد که مسير زندگيتون تغيير کرد!؟برامون تعريف کنيد..
بله حتما!
پس اجازه بديد از زمان تحصيلاتم شروع کنم!!
من تحصيلات مقدماتي در ايتاليا گذروندم !
بعدش اومدم به کالج آتلانتيک انگلستان و بعد از اون در رشته “اديان و فلسفه شرق” از دانشگاه پرينستون ايالات متحده آمريکا با اخذ درجه"دکتري” فارغ التحصيل شدم
در نيويورک که بودم ، يک روز در کتابخانه قدم ميزدم و کتابهارو نگاه ميکردم!
چشمم افتاد به قرآن!
کنجکاو شدم که ببينم دراون چه مطالبي وجود داره!
برداشتمش و شروع کردم به ورق زدن!!
آياتش رو به انگليسي خوندم!!
احساس کردم اين کلمات، ✨کلمات نوراني هست و نميتونه گفته بشر باشه
بعداز اين قضيه رفتم به يک مرکز اسلامي در نيويورک!
به اونها گفتم که ميخام مسلمان بشم…..
اونهاهم اسم"هشام عزيز” برام انتخاب کردند؛
گاهي پيش ميومد که من تاصبح بيدارميموندم و زير نور شمع قرآن مطالعه ميکردم…
خب!!چي شد که شيعه شديد!!؟
راستش بعد از ملاقات و گفتگو با دکتر “قديري ابيانه” بود که شيعه شدم؛
اولين آشنايي من با تشيع و انقلاب اسلامي ايران از طريق يکي از مصاحبه هاي دکتر محمدحسن قديري ابيانه(رايزن مطبوعاتي سفارت ايران درايتاليا بين سالهاي۶١-۵٨)از طريق تلويزيون ايتاليا بود!!
بعداز اون براي ديدن ايشون به سفارت رفتم و طي ملاقاتي باايشون دوست شدم
بعداز مسلمان شدنم دوتا اسم پيدا کردم!
يکي"هشام عزيز” بود و ديگري"مهدي” که بعدازينکه اعلام کردم شيعه شدم دکتر فخرالدين حجازي اين اسمو برام انتخاب کردند
هميشه در تلاش بودم تا دوستان و اطرافيانم رو با دين مبين اسلام آشنا کنم و اونهارو به مسلمون شدن تشويق و ترغيب ميکردم!
اتفاقا يکي از دوستانم به نام “لوکاگائتاني لاوايلي"(که پدرش سلطان شراب ايتاليا، صاحب بزرگترين کارخانه توليد شراب درايتاليا بود)هم مسلمان شد!
من در ايران با افرادي همچون آيت الله خامنه اي و هاشمي رفسنجاني ملاقات داشتم!!
يک ماه قبل از شهادتم هم ميخواستم با آيت الله خامنه اي ديداري داشته باشم که…
خانواده من به شدت مخالف بودند و براي عدم اين ملاقات گذرنامه منو پنهان کرده بودند
شنيديم که به مشهد هم سفرکرديد و به حرم مطهر امام رضا(ع) مشرف شديد! از حستون برامون بگيد:
حس فوق العاده اي بود از امام رضا(ع) خواستم تا پدرم رو نسبت به من مهربان کنه
من مرتبا از سوي خانواده مورد تهديد قرار ميگرفتم! تهديد محروميت از ارث و ثروت خانوادگي!!
تاکه از دينم دست بردارم…!
خب براي سناتور ايتاليايي سخت بود درمرکز مسيحيت کاتوليک جهان، پسرش مسلمان باشد!!
اما من حاضر نبودم از ديني که روحي تازه و زندگي جديدي به من بخشيده بود دست بکشم و اونرو با هيچ ثروتي عوض نميکردم
قرار بود به ايران سفر کنم و درحوزه علميه مشغول به تحصيل بشم اما..
…
همه جا اعلام کرده بودند يک خودکشي بوده!!
بدن بيجان منو زير پلي رها کرده بودند….
اما واقعا مني که به خاطر دين و اعتقاداتم حاضر بودم از ميلياردها دلار ثروت بگذرم و اين قدر اسلام برام اهميت داشت؛
چه طور ممکن بود دست به عملي(خودکشي) بزنم که خلاف دستور و شريعت دينم بود!؟
⚡️قضاوت با شما…..
شادي ارواح طبيه همه شهداي راه حق و حقيقت صلوات
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زندگي نامه اين شهيد بزرگوار بسيار بسيار گلچين شده و خلاصه بيان شد.