شهادت آرزومه

برام دعا کنید شهید بشم
  • اخیر
  • تماس  
  • ورود 

کیفیت محوری اسلامی در اقتصاد وتولید

10 آبان 1395 توسط خادم الزهرا


اقتصاد در قرآن

به نام نامي پروردگار يكتايي كه در همه حال بندگان خود را بي رهنما و بي آيت قرار نداده است ودرود وصلوات بر آخرين فرستاده حق حضرت محمد بن عبد اله صلي … عليه وآله و خاندان پاكش ، خداوندي كه قرآن كريم را بر پيامبرش نازل كرد تا همواره نشانگر راه درست وجدا كننده راه حقيقت از راه گمراهي و ضلالت باشد.

با توجه به نياز مداوم و هميشگي انسانها به راه صدق و درستي و با عنايت به بعد اقتصادي زندگي بشر ، خداوند آيات متعددي در اين رابطه در قرآن كريم بيان فرموده اند كه در زير به چند مورد آن اشاره مي گردد.

نمونه‌اي از آيات اقتصادي قرآن مجيد

1ـ قرض الحسنه: سوره مباركه بقره آيه 245 ـ سوره مباركه مائده آيه 12 ـ‌ سوره مباركه حديد / آيه 10 ـ 13

ـ سوره مباركه مزمل/ آيه 20 ـ سوره مباركه تغابن/ آيه 19 ـ سوره مباركه حديد/ آيه 18

2 ـ بانكداري سوره مباركه آل عمران/ آيه 120 ـ سوره مباركه روم/ آيه 39

3 ـ خريد و فروش : سوره مباركه انعام/ آيه 153 ـ سوره مباركه اعراف/ آيه 85 ـ سوره مباركه هود/ آيه 84 ـ 86

نظري به اقتصاد اسلامي:

با توجه به اينكه قرآن كتاب آسماني مسلمانان از 1400 سال پيش تا كنون و تا ابد همواره تمامي ابعاد زندگي بشر را در بر گرفته و هر گوشه‌ و قسمتي از زندگي بشر را پشتيباني مي كند وقتي مسأله‌اي به نام مسائل اقتصادي در قرآن رامطرح مي شود بطور مسلم به اين نتيجه مي رسيم كه اسلام در تمام قلمروها كارايي دارد واز آن جمله در قلمروي اقتصاد. نكته اينجاست كه مسائل زندگي بشري را نمي توان مجرد فرض كرد. دين مقدس اسلام، خوشبختي دنيا و‌آخرت انسان را به طور همزمان مورد توجه قرار داده و دنيا را مزرعه آخرت معرفي نموده است . با اين تصوررفتار هاي اقتصادي مفيد كه در حوزة ارزش‌هاي اسلامي مجاز باشد، انجام آن مطلوب و شايسته است .

از آن جا كه مدلها و الگوهاي اقتصادي تابع شرايط زماني و مكاني مي باشد،و قوانين ثابت و هميشگي حاكم بر آنها ، در منابع اسلامي بيان شده‌اند. اين مقاله تحقيقي در جهت شناخت آموزه‌هاي اقتصادي قرآن مي‌باشد.

نظر قرآن راجع به ثروت : ما آنگاه كه مي‌خواهيم نظري به ايده‌هاي اقتصادي قرآن بيفكنيم اول بايد ببينيم نظر قرآن دربارة ثروت و مال چيست؟

در جواب به اين نكته بايستي توجه شود كه قرآن مال و ثروت را تحقير نكرده است، قرآن با اين كه انسان فداي ثروت شود مخالف است به عبارت ديگر اينكه انسان پول را به خاطر خود پول و براي ذخيره كردن بخواهد مخالف است.

« الَّذينَ يَكنزْونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّه وَ كايُنفْقِوُنَها في سَبيل ا… فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابِ اليم … سوره توبه / آيه 34» آياتي وجود دارند كه نقش پول را در فاسد كردن شخصيت انساني بيان مي‌كنند و به همين دليل نيز ثروت پرستي مطرود كرده است.

نمونه هاي از آياتي كه در اين رابطه نازل شده اند به شرح زير است:

ـ « اِنَّ الاِنسانَ لَيَطَغْي، اَنْ را’ه اسْتَغْني » سوره علق آيه 6

ـ « وَ لاتُطِعْ كُلَّ حَلاّفِ مَهين، مَمَّازِ مَنشّاءِ بَنَميمْ …… اَنْ كان ذامالٍ و بَنينْ ……سوره قلم/ آيات 15ـ10

ـ زُيِّنَ لِلإِنْسانِ حُبَّ الشَّهواتِ مِن النِّساءِ و اَلبْنَينْ و التَضاطيرَ المُقَنْطَره مِنَ الذَّهَبِ و الَفْضَّه وَالْخيَلْ المسُومَّه » سوره ال عمران/آيه 14 .

اما قرآن خود ثروت را در به عنوان « خير » ناميده است. كُنتَ عَلَيكُمْ اذِا حَضَرَ اَحَدَكُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَكَ خَيْراً الوَصَّهُ لِلْوالدينِ و الاَقْربَين »سوره بقره آيه 180

و همچنين دفاع از مال را در حكم جهاد و كشته شدن در اين راه و شهيد تلقي كرده است الَمْقَتُولْ دُونَ اَهْلِهِ وَ مالِهِ …… و براي مال بر انسان حقوقي تأمل شده است.

ـ آشنا شدن با فهم كلام الهي از اهميت والايي برخوردار است و اين امر،‌ جز با درك درست كيفيت مطلوب زندگي انساني از ديدگاه قرآن و سنت ميسر نخواهد بود و از آنجا كه معمولاً در اقتصاد نيز از چهار موضوع عمده يعني توليد،‌ توزيع، مصرف و رشد بحث مي‌شود لذا آيات قرآني مربوط به علم اقتصاد را كه در اين ارتباط بوده اند به شرح زير عنوان مي گردد .

الف ـ توليد و مباحث مربوط به آن :

قرآن و گستردگي منابع توليد: چندين آيه از قرآن كريم گوياي به اين نكته اشاره دارد كه خداوند در زمين ، آنچه را انسان نياز داشته، براي وي فراهم كرده است . در آيه‌اي مي‌فرمايد «وَاتيكم من كُلِّ ما سأَلْتُمُوُه : و هر چه از او خواسته‌ايد به شما ارزاني داشته است»سوره ابراهيم/34آيه

و در جاي ديگر مي‌فرمايد: « وَلَقَدْ مكَنَّا فيِ الاْرَضِ وَجَعَلْنا لَكُمْ فيها معايشَ قليلاً ما تَشكَرون » سوره اعراف « در زمين جايگاهتان داديم و داها معيشتتان را در آن قرار داديم : و چه اندك سپاس مي‌گذاريد»

بنابراين از ديدگاه قرآن كريم، در زمين آنچه مورد نياز انسان براي ادامه زندگي لازم است، مهياست اما اين امر به معناي آن نيست كه كليه نيازمنديهاي انساني بدون كار و تلاش در اختيار اوست بلكه بدين معناست كه انسان بايد به كارگيري روحيه عمران و آباداني و در ساير خلاقيت، ابتكار و تلاش رزق و روزي خويش را از منابع طبيعت به دست آورد و آنها را براي استفاده تغييرات ضروري دهد و علت عمده ايجاد رفاه را تغيير دادن امكانات موجود دانسته است ، ‌بنابراين اگر در مواردي مشاهده مي‌شود كه قرآن كريم صرف ايمان و تقوا را مايه نزول بركات الهي و رونق اقتصادي دانسته است مثل آنجا كه مي‌فرمايد :

« وَلَوْاَنَّ اَهْلَ الْقُري آمنوا و اتَّقوا لَفَتَحْنا عليهم بَرَكاتِ من السَّماءِ و الَرْضَ سوره اعراف -آيه96 »

به نظر مراد از اين آية شريفه اين نيست كه فقط ايمان و تقوا،‌يعني پرهيز از گناه، اسراف و … موجب نزول بركات مي‌شود بلكه جنبة اثباتي آن دو نيز كه سعي و تلاش براي بهره‌وري مطلوب از منابع طبيعت باشد منظور خواهد بود بنابراين تلاش در راه بكارگيري وسايل براي رسيدن به مواهب طبيعت در امور مادي وسيله خواهد بود همان‌طور كه در امور معنوي وسيله قرار دادن اولياء و انبياء براي تقرب الي … مورد نظر خواهد بود. پس روشن است كه قرآن كريم ديدگاههايي مانند نظريه مالتوس را كه به محدوديت منابع طبيعت و عدم كفاف آن بري انسانها معتقد است رد مي‌كند.

ب : توزيع

1 ـ سه اصل اساسي در تجارت :

خداوند در آيه زيرروابط انساني را بر اساس مبادلات تجاري بيان مي‌فرمايد.

« يا اَيُّهَا الذَّينِ امنَوا لاتَأكلُوا بَيْنَكُم بالباطلَ إلاّ اَنْ تَكوُنَ تِجارَةً عَنْ تَراضِ مِنكُمْ …سوره نساء-آيه 29»

« اي كساني كه ايمان آورده‌ايد اموال يكديگر را به ناحق نخوريد مگر آنكه تجارتي باشد كه هر دو طرف به آن رضايت داده باشيد»

اين آيه گرامي،‌تجارت را بر اساس رضايت طرفين تشريح فرموده است. به نظر از اين آيه چند اصل قابل برداشت است . اـ اصل عدم تصرف و دخالت در اموال يكديگر. 2ـ اصل جواز تصرف در اموال يكديگر بر اساس رضايت دو طرف مبادله .3 - اصل مالكيت كه مسلم دانسته شده و در واقع اين اصل زيربناي دو اصل مذكور است . در جاي ديگر مي‌توان از اين آيه اينگونه برداشت كرد كه؛ تجارت و معاملات بايد با رضايت فروشنده و خريدار باشد. خريد و فروش اجباري و اكراهي و يكطرفه مردود است .

2 ـ اقتصاد در خانواده : در آيه‌اي از قرآن در مورد اينكه نبايد در امور زندگي و در مسائل مصرفي افراط و تفريط نمود چنين آمده است: والَذّضينَ اذا اَنفَقَوُا لَمْ يُسْرِفوا و لَمْ يَقْتَروا و كانَ بَيْنَ ذالِكَ قَواماً : آنان كه چون هزينه مي‌كنند اسراف نمي‌كنند و خست نمي‌ورزند، بلكه ميان اين دو راه اعتدال را مي‌گيرند. سوره فرقان /آيه67 .

انساني كه وظيفه تأهل را مي‌پذيرد و خرج و نفقه خانواده‌اي را به عهده مي‌گيرد بايد براي اين دخل و خرج حساب و كتاب داشته باشد به عبارت ديگر تا آنجا كه براي او مقدور است در جهت رفاه نسبي خانواده بكوشد. از نظر قرآن، حد مطلوب حالت اعتدال و ميانه‌روي است لذا قرآن مي‌فرمايد « نه » دست خويش را از روي خست به گردن ببند و نه به سخاوت يكباره بگشاي كه در هر دو حالت، ملامت زده و حسرت خورده بنشيني. سوره اسراء آيه29.

ج ـ مصرف :

1 ـ يتيم ؛ روا نيست مال او مصرف گردد:

خوردن مال يتيم و مصرف نمودن دارايي او به هر شكلي حرام است. مگر در مواردي كه حالت سوددهي داشته باشد و به اصطلاح اموال او افزايش يابد . « وآتواليتامي اَمْوالَهُمْ وَ لاتُتَبدَلَّوا الْخَبيثَ … »

مال يتيمان را به يتيمان بدهيد، و حرام را با باطل مبادله مكنيد و اموال آنها را همراه با اموال خويش مخوريد كه اين گناه بزرگي است … سوره نساء آيه 9 . فامَّا اليتيم فلا تَقْهَرْ

2 ـ مصرف‌هاي ضد ارزشي :

« يا اَيُهَاالذَّينَ امَنوا أنِ الْاَحْبارِ وَالرَّهْبانِ لِيَاْكُلوُنَ امَوْالَ الناسَّ بِالباطِل و يَصْدوّنَ عن سبيل ا… »سوره توبه / آيه34 انسان در مقابل آنچه مصرف مي‌كند بايد توليدات يا خدمات تحويل دهد و به نحوي به جامعه‌اش خدمت كند و الا از مصاديق « اَكْل الاموال بالباطل » خواهد بود.

د ـ رشد:

اقتصاد مورد علاقه انسانها:

در قرآن كريم سوره آل عمران آيه 14آمده است : « زُيِّنَ للاِنْسانِ حُبَّ … »

در چشم مردم آرايش يافته است،‌عشق به اميال نفساني و دوست داشتن زن و فرزندان و هميانهاي زر و سيم و اسبان و چهارپايان و زراعت . همه اينها منابع زندگي اين جهان هستند در حالي كه بازگشت گاه خوب نزد خداست»

همانطور كه از متن آيه زير بر داشت مي شود اخلاق مسلمين با اخلاق قوم يهود در امور اقتصادي فرق دارد.

« يا بني اسرائيل اْذكُرُا نعمتي الَّلتي اَنْعَمْتَ علَيكَمْ واَنّي فَضَّلْتكُمَ علي العالمين سوره بقره/47آيه»

خداوند قوم بني اسرائيل را بر ساير اقوام موجود آن روزگار برتري دادند ، آنها داراي بهترين سرزمين از نظر آب و هواي مناسب با چشم سار بودند و منطقه پراستعدادي براي كشاورزي و دامداري داشتند ولي ناسپاسي كردند و از بهره‌برداري خوب از آن مواهب خودداري نمودند و اطاعت از انبياي زمان را كنار گذاشتند اما مسلمين در رفتار اقتصادي خودش اطاعت از انبياء را بر هر چيزي ديگر مقدم مي‌دارد.

او شكر زباني و عملي خود را به جا مي‌آورد تا در پيشگاه خداوند منان سرافكنده نباشد.

عدالت اجتماعي در قرآن : اهداف اقتصادي در هر مكتب اقتصادي بايد مشخص و روشن باشد . در مكتب مقدس اسلام نيز اهداف اقتصادي شامل، عدالت اقتصادي و اجتماعي، قدرت اقتصادي حكومت اسلامي،‌رشد اقتصادي و استقلال مي‌باشد . نظر قرآن كريم راجع به هر يك از آنها بشرح زير است:

عوامل انحراف از عدالت : معمولاً دو عامل مهم براي انحراف از مرز علايق وجود دارد كه قرآن به هر دو عامل توجه فرموده است . اولين عامل انحراف ؛ حب ذات و علاقه‌ها و روابط است . قرآن در اين باره مي‌فرمايد: « يا ايهاالذين آمنوا قوامين بالقسط شهداء لله و اعلي انفسكم اولوالدين و الاقربين ان يكن غنيا اوفقيرا فادلله اولي مهيما »سوره نساء /135آيه « اي كساني كه ايمان آورده‌ايد كاملا به عدالت قيام كنيد و گواهي‌هاي شما فقط براي خدا باشد گرچه به زيان خود شما يا والدين و بستگان تمام شود و مسئله فقير بودن يا غني بودن در گواهي دادن شما اثر نكند زيرا خدا سزاوارتر است به اينكه از آنها حمايت كند. يعني مسئوليت شما فقط دفاع از حق است بدون هيچگونه ملاحظه فاميلي يا اقتصادي؛ دومين عامل براي اينكه انسان در خط عدالت حركت نكند مسئله ناراحتي‌هائي است كه انسان از فردي و يا گروهي مي‌بيند و در اين زمينه نيز قرآن مي‌فرمايد « يا ايها الذين امنوا كونوا قوامين لله شهداء‌ بالقسط و لايجرمنكم ثنآن قوم علي الاتعدلوا اعدلوا هوا اقرب لِلتَّقوي » سوره مائده /8آيه ، اي كساني كه ايمان آورده‌ايد برنامه شما قيام خالصانه و شهادت عادلانه باشد، دشمني قوي سبب انحراف شما از مرز عدالت نشود و خرده حساب‌هاي سابق را تصفيه نكنيد و مكرراً فرمان مي‌دهد كه به عدالت رفتار كنيد كه به تقوي نزديكتر است.

قرآن عامل ديگري را نيز از عوامل انحراف در عدالت معرفي مي‌كند كه همان مسئله رشوه است . در اين زمينه قرآن كريكم مي‌فرمايند : « و لاتأكلو اموالكم بينكم بالباطل و تدلوا بها الي الحكام لتأكلوا فريقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون» سوره بقره /آيه182.

قدرت اقتصادي حكومت اسلامي : دومين هدف اقتصادي اسلام كه مي‌توان آن را عنصري بيروني دانست، قدرت اقتصادي حكومت اسلامي در برابر ساير حكومت‌هاست كه اين امر به دو منظور مي‌باشد .

1ـ ترساندن كفار و دشمنان خارجي تا به ذهن آنها نقشه تجاوز نظامي و امكان تحت فشار قرار دادن حكومت اسلامي از نظر اقتصادي و محاصره اقتصادي، خطور نكند. « وَ اَعِدّولَهُمْ ماَسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَةَّ وَمِنْ رُباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّاللهَ و عَدُوكَّمْ » سوره انفال /آيه 60 در آيه فوق اطلاق كلمه « قوة » شامل هر نيرويي مي‌شود و اين شمول با استفاده از روايات بنظر اثبات مي‌شود . پس كلمة « قوه » شامل نيروي برتر اقتصادي نيز كه مسلماً براي رويارويي با دشمن از حمله ابزار حتمي شمرده مي‌شود،‌ خواهد شد. از آية شريفه « تَرْهَبوُنَ بِه بَدُواَّ … وَعَدوُكَّمْ ، استفاده مي‌شود يكي از مهمترين وسايل ترس كفار،‌قدرت اقتصادي حكومت اسلامي است پس رساندن حكومت اسلامي به قدرت و استقلال اقتصادي از اهداف اقتصادي اسلام مي‌باشد.

2 ـ اشاعه اسلام در خارج از مرزهاي حكومت اسلامي با بهره‌گيري از امكانات اقتصادي و كمك به ملل فقير .

«و لاتركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار و مالكم من دون الله من اولياء ثم لاتنصرون» سوره هود،‌113 آيه

بر اساس اين آيه اعتماد به ستمكاران و تمايل به آنها جايز نيست و اگر حكومت اسلامي استقلال اقتصادي نداشته وبه غير مسلمين وابسته باشد، بر ظالمين اعتماد كرده است . پس يكي از وظايف حكومت اسلامي استقلال اقتصادي است كه زمينه قدرت و اقتدار اقتصادي را فراهم مي‌كند. « لن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلاً » سوره نساء 114ايه بنابراين به نظر مي رسد هر گونه واردات و يا تجارتي كه باعث تسلط كفار بر جامعه اسلامي شود ، حرام شمرده مي‌شود.

 نظر دهید »

قرار عاشقی با شهید علی تمام زاده

17 مهر 1395 توسط خادم الزهرا
قرار عاشقی با شهید علی تمام زاده

بسم رب الشهدا والصدیقین????

قرارعاشقی⏰????

یکی از دنیا دل کند و رفت زیارت حرم، رو سنگ قبرش نوشتن؛ شهید مدافع حرم????????

یکی مثله من اسیر دنیاست???? و باید بشه سهمش فقط دیدن عکسای شهدای مدافع حرم☹️

سلام رفقای عزیزم✋????

علی تمام زاده هستم..
????

قبل رفتنم به سوریه معرکه ای تو خونمون داشتیم که بیا???? و ببین????????
تو خونه ????نشسته بودم که دیدم یکی یکی اقوام و آشنایان دارن میان خونه!????

اول خیال کردم ????برای مهمانی هست???? هرچندوقت تازه از تعطیلات نوروزی فارغ شده بودیم???? وتبعا صله ارحام را هم بجا آورده بودیم (اونم چندبار چندبار! ????

اما بازم با خودم گفتم???? باریک الله به قوم و خویش????! حقا که اینها از من در معنویات???? و رفتن به مهمانی و صله رحم و علی الخصوص چتربازی جلوترن!????????

فقط وقتی دیدم ????همه فامیل بدون استثناء (از برادر ها و خواهرها بگیر تا داماد ها و پدر و مادر و…) مسابقه صله رحم گذاشتن???? و جمع همه جمعه!???? فهمیدم که باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشه!????????

بعله درست حدس زده بودم اومده بودن باصطلاح منو از رفتن به منطقه منصرف کنند!☹️????

جالب اینکه از همه نوع ابزار ????????????⛏????هم استفاده می کردن???? همه گزینه هاشون رو روی میز چیده بودند!!????

هم تشویق می کردند???? و هم تهدید!????

سیاست چماق و هویج بود دیگه????!

از تحریم شیر مادر و عاق والدین بگیر تا تشویق های آنچنانی در صورت انصراف!. ????☹️

ارائه دلایل علمی و عقلی و تحلیل های آنچنانی هم کم نبود سر آخر هم بعد از خواهش و التماس کار به قسم دادن و اینها کشید گریه مادر و خواهر???? هم شده بود چاشنی ماجرا!????

خلاااصه سرتون رو درد نیارم چنان روزی بر من گذشت که مسلمان نشنود کافر نبیند!????????

که تو همین حین ناخواسته یاد حرف های ابوحامد (شهید علیرضا توسلی) افتادم که می گفت????????

ما تو سه جبهه متفاوت می جنگیم؛????????

☝️ اولین جبهه جامعه خودمون هستش بعضی افراد تحت تاثیر شایعات و تبلیغات و شبهات می گن موضوع یک کشور بیگانه چه ارتباطی با ما داره‼️❓ ????????

چرا باید خطر مرگ رو بپذیریم و جراحت رو بجان بخریم‼️❓????

مگه کشور خودمون مورد تهاجم قرار گرفته که برای کمک به اونجا بریم و هزینه بدیم⁉️????????

و…
????????

در حالی که جنگ???????? امروز تکفیری ها با ما ادامه و امتداد همون جنگ یزید و معاویه با لشکر امیرالمومنین وامام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم است .

وقتی از این جبهه سربلند بیرون اومدیم تازه بر می خوریم به جبهه.

✌️دوم که خانواده خودمون هستش! ????

مخالفتها و دلسوزی های اهل خونه و کاشانه جزو عوامل بازدارنده تو جبهه دوم هست محبت ????پدر و مادر نسبت به فرزندشون که می خواهد راهی میدون نبرد بشه????

و یا محبت جوون رزمنده ای نسبت به زن و فرزندش و خلاصه علایق ????خانواده در کنار واکنش ها و مخالفتهای شدید و بازدارنده ای که از سوی خانواده ها می شود مانع از ورود به این میدان نبرد هستش????????✋

3⃣ اگه کسی تونست از این دو✌️ جبهه سربلند بیرون بیاد???? و با موفقیت ????پشت سر گذاشت این دو جبهه سخت رو، تازه می رسه به جبهه سوم که آسونترین جبهه نبردهستش ????????

و جبهه سوم که مقابله با کفار و تکفیریهاست برای رزمندگان نسبت به آن دو جبهه ، حکم تفریح رو داره!!????

و اما… اومدم چند کلمه باهاتون صحبت کنم…????????????????

بدونید من برای هیچ چیزی به سوریه نرفتم که اهداف مادی داشته باشم.????

راه برای هدف مقدس دفاع از نوامیس و کیان مسلمین و برای مقابله با استکبار و راس اون رژیم جعلی و سفاک اسرائیل، رژیم کودک کش???? و جنایت پیشه رژیم صهیونیستی هرچه در توانتون هست بر این رژیم جعلی فریاد بکشین???? و خشم و نفرتتون ????رو نثارشون کنین.

کینه های انقلابی ها رسوب نگیره و فراموش نکنین که همه ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم. ☺️

شیعه علی علیه السلام ذلت نمی پذیره.????✊????

مارفتیم ،یا زهرا????????

سلامتی رزمندگانی که تو سوریه دارن می جنگن تا اینجا ما اب تو دلمون تکون نخوره، #صلوات✨????

 نظر دهید »

قرار عاشقی با شهید مجتبی محمدی دارانی

01 مهر 1395 توسط خادم الزهرا
قرار عاشقی با شهید مجتبی محمدی دارانی

????تو نه آنی که توان کرد فراموش تو را✨

هوای خواب ندارد #دلی که کرده هوایت✨

????بسم رب #الشهدا و الصدیقین????

????قرار عاشقی⏰

در اندرون من جای خیال دیگری✨

جای کسی کجا بود چون همه جا گرفته ای✨

????سلام رفقا✋ مجتبی محمدی دارانی هستم????

????تهران

????1344/6/3

????1362/12/11

????از همان اوایل کودکی دارای استعداد خارق العاده ای بودم ????

طی 12 سال تحصیلیم ✍ جزء شاگردان ممتاز کلاس بودم ???? بعد از اخذ دیپلم ???? در دبیرستان سحاب یک سال تا خدمت سربازی فرصت داشتم در این مدت نتونستم بیکار بنشینم و به استخدام آموزش و پرورش در اومدم ???????? و در قسمت امور تربیتی شروع به کار کردم ????

فعالیتم در مدرسه ی میثم در منطقه ی مجیدیه ی تهران بود و همچنان به کار خودم #عشق می ورزیدم ✨

????مرداد ماه 62 بود که به عضویت سپاه در اومدم و در 18 بهمن 62 به ندای خمینی کبیر لبیک گفتم و قدم در جبهه های نور ✨ علیه ظلمت گذاشتم ☺️

در دانشگاه جبهه به رتبه ی خوبی پذیرفته شدم ????

از جمله وقایع زندگیم سفری بود که در 9 سالگی به همراه خانواده به شیراز داشتم از اون جایی که پدرم معمار ???????? بود من هم در کنار پدر مشغول به کار شدم و در حین کار از ساختمانی سقوط کردم اما خوشبختانه سونوشت بهتری برام رقم خورده بود و شهادت نصیبم شد ????☺️

????در عملیات خیبر در منطقه ی طلاییه و جزایر مجنون که عظیم ترین عملیات تاریخ 8 سال دفاع مقدس بود شرکت کردم ????

در همین عملیات عظیم و مهم دعوت حق رو لبیک گفتم و با غلطیدن در خون خویش، اسلام رو زنده نگه داشتم..☺️????1
????
????پیکر من بعد از 13 سال دوری از وطن در محرم 1375 به میهن بازگشت ✨

????اینم قسمتی از وصیت نامه ام ????????

مگر نه این است که ما خود را پیرو #شهیدان کربلا و حسین بن علی (ع) می دانیم پس چرا سخن لا اری الموت الا السعاده او را نشنیده می گیریم و تن به ظلم و جور می دهیم؟

من نیز با مختصر آگاهی که در این مورد داشتم و می خواستم باری از دوش انقلاب برداشته باشم راه خود را انتخاب کردم و امیدوارم که خداوند متعال این تحفه ی ناقابل را به درگاهش بپذیرد✨

????#شهادت با بصیرت رزقتون????

????شادی ارواح طیبه ی #شهدا صلوات????

????اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم????

????التماس دعای فرج????

????یا علی✋????

ادامه »

 نظر دهید »

حاجی نگاهتو از ما نگیر

29 شهریور 1395 توسط خادم الزهرا
حاجی نگاهتو از ما نگیر

حاجی چرا نگاهتو برداشتی از ما..؟

حاجی چرا نگاه تو از ما برداشتی⁉️

از ما ناراحتی ⁉️????

حاجی شما همیشه می گفتی:????????

????بچه ها اگه شهر سقوط کرد نگران نباشید،
دوباره اونو فتح می کنیم..????✊

مواظب باشید ایمانتون سقوط نکنه☝️

ما نبودیم اون موقع ها..

شما آسمونی شدی????????

و دوستانتون خرمشهر و فتح کردن????????

اما حالا…????

ایمانمون کم کم داره سقوط میکنه حاجی…????

حاجی برامون دعا کن که ایمانمون سقوط نکنه…✋????

این بی سیم ها دیگه جواب نمیده حاجی..????????

#شهید_محمد_علی_جهان_ارا

qarareasheqi21.blog.ir

 1 نظر

قرار عاشقی با شهید جهان آرا

29 شهریور 1395 توسط خادم الزهرا
قرار عاشقی با شهید جهان آرا

????بسم رب الشهدا والصدیقین????

قرارعاشقی????

چشم مخصوص تماشاست اگربگذارند♥️وتماشای توزیباست اگربگذارند♥️من ازاظهارنظرهای دلم فهمیدم♥️عشق هم صاحب فتواست اگربگذارند♥️

????دوستای عزیز قرار عاشقی امشب هم یه مهمون خیلی عزیزداریم,یکی ازشهدایی که خیلی واسه انقلاب زحمت کشیدو خداهم باشهادت ????دعوتش کردو اجرش رو داد,????

????خب دیگه بریم سراغ مهمون امشب????????????
????میدونم که همه ی شماعزیزان حداقل اسم منو شنیدید????

بذاریدبیشترازخودم بگم:سال ١٣۴٨تحت تأثیرجنبش اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)????باچندتا ازدوستانم واردمبارزات???? سیاسی علیه دولت محمدرضا پهلوی???? شدم,

????سلام دوستای گلم✋من سید محمدعلی جهان آراهستم????متولد سال ١٣٣٢خرمشهر????
????پاییزسال١٣۵٧وقتی که تانک های ارتش????به خیابونای اهواز برای کشتارمردم????اعزام شد

همراه گروه “منصورون"که من هم عضوش بودم تصمیم گرفتیم ازمردم تظاهرکننده دفاع مسلحانه کنیم????????,بعدازدرگیری هم حدود ٣٠نفراز نیروهای زرهی شاهنشاهی????رومجروح کردیم????

????بعدازپیروزی انقلاب اسلامی ایران????????بعدازدوسال و نیم زندگی مخفی به شهرم یعنی خرمشهربرگشتم????

وبا دوستام یه گروه به نام کانون فرهنگی_نظامی انقلابیون خرمشهررو تشکیل دادیم????

????یک سال بعدیعنی سال١٣۵٨سنت پیامبر(ص)روبه جاآوردم وازدواج کردم????, ❣همون سال هم فرماندهی سپاه خرمشهررو به عهده گرفتم❣

????باشروع جنگ????همراه مردم ????????????????ازشهرم دفاع کردم,

بعدازسقوط خرمشهر????و عزل بنی صدر????ازفرماندهی کل قوا مرحله ی جدیدی ازجنگ شروع شد

????اولین گام هم شکستن محاصره ی آبادان بود✌✌این یه پیروزی بزرگ برای همه ی مردم سرفراز ایران????????از جمله مردم آبادان بودکه سال ١٣۶٠روی داد,????

????روزهفتم مهر ١٣۶٠من و تعدادی ازفرماندهان ????راهی تهران شدیم تاگزارش???? عملکردنیروهارو به حضرت امام(ره)بدیم ولی درمیانه ی راه هواپیمای✈️ پروازسی_١٣٠نیروی هوایی ارتش سقوط کرد????و منو دوستام #آسمونی شدیم????

????عشق وعلاقه ی زیادی به حضرت امام(ره)داشتم❤️

تکیه کلامم این بود که من مخلص امام هستم✋????????

همیشه میگفتم مادامی که به خدا اتکا داریم و رهبریت بزرگی چون امام داریم????هیچ غمی نداریم,

????اگه ریا نباشه????????روحیه ی عرفانی بالایی داشتم,زمانی که زندان بودم ازنمازشب غافل نمی شدم
????به شما دوستای گلم هم سفارش میکنم به فرموده ی حضرت آقا????????????????????????

:شماجوانان نماز را،دعا راجدی بگیرید????

????ای امام!رنج تورامیدانم,چه کسانی باجان میخرند,جوان باایمان،که هستی تازه ی خویش رادرراه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدامیکند????
خرمشهر که ازاد شد???????? ؛جای ما خیلی خالی بود..????

واسه همینم رفقامون برامون خوندن????????????????????

ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارا نت پر ثمر گشته
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارا نت پر ثمر گشته
آه و واویــــلا… کو جهان آرا
نور دوچشمان تر ما…

????شادی ارواح طیبه ی شهدا علی الخصوص شهدای مدافع حرم صلوات???? التماس دعای فرج
یا علی✋

ادامه »

 نظر دهید »

قرار عاشقی با حمید باکری

27 شهریور 1395 توسط خادم الزهرا

بسم ربّ الشهداء و الصدیقین????

????قرار عاشقی????

♥️عاشقی دردسری بود نمیدانستیم

♥️حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم

♥️پر گشودیم ولی باز به دام افتادیم

♥️شرط بی بال و پری بود نمیدانستیم…

????عرض سلام و شب بخیر باز هم با یک ((قرار عاشقی)) دیگه خدمت شما همسنگران گرامی هستیم.

بدون اتلاف وقت بریم سراغ مهمون بهشتی امشبمون????

????✋سلام خیلی خوش اومدید???????? لطفا خودتون برای ما معرفی کنید:

به نام خدا

سلام خدمت همه ی بزرگواران✋

من حمید باکری هستم.

متولد1334ارومیه

????خوشبختیم آقا حمید????????????

رفقای هم گروه ما خیلی دوست دارند که از شما بیشتر بدونند.

واسمون از اول زندگی تون تعریف کنید

✨به چشم؛

خیلی کوچیک بودم که مادرمون از دست دادیم.

دبستان و سیکل و اول دبیرستانم رو تو کارخونه قند ارومیه گذروندم و بقیه تحصیلاتم رو تو در دبیرستان فردوسی (ارومیه) به پایان رسوندم

✨ما سه تا داداش بودیم.

اسم برادر بزرگترمون علی آقا بود. علی آقای ما در زمان پهلوی به دست مامورین ساواک دستگیر میشه و بعدهم به شهادت میرسه????و هیچ وقت بدن مطهرش رو به ما نرسوندند….

از اونجا بود که من نسبت به فساد و ستمگری دستگاه شاهنشاهی دید بازتری پیدا کردم و یکجورایی فعالیت های سیاسیم هم از همونجا کلید خورد????

بعد از پایان خدمت سربازیم تو تبریز با همکاری داداش مهدیم فعالیت های موثر سیاسی مون رو علیه رژیم پهلوی شروع کردیم

✨سال۵۵بود که برای تحصیل راهی خارج از کشور شدم(الکی مثلا????)

اول رفتم ترکیه◀️ اما برای گذروندن دوره چریکی ترکیه رو به مقصد سوریه ترک کردم!!

بعد ازسوریه????رفتم آلمان و در دانشگاه اسم نویسی کردم، اما فقط یک هفته سر کلاس حاضر شدم????

✨وقتی شنیدم امام خمینی(ره) به پاریس اومدم بلافاصله راهی پاریس شدم!!!

✔️بعداون برای آوردن اسلحه ????مجددا رفتم سوریه.

✨سال۵٧که سپاه تشکیل شد، رفتم و عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدم.

☝️وقتی حضرت امام فرمان تشکیل ارتش٢٠میلیونی رو دادندکمر همت بستم و مسئولیت تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه عهده دار شدم.

????????⚡️باشروع جنگ، جهت مبارزه با بعثیون کافر، راهی آبادان شدم

اما بعد از دوماه دوباره برگشتم….

✨چندماهی رو به صورت افتخاری در شهرداری ارومیه به عنوان مسئول بازرسی خدمت کردم.

اما این کارهای اداری نمیتونست روح پرتلاطم من آروم کنه!

این شد که دوباره راهی جبهه شدم????????

????به قول امام خمینی ؛این جنگ برای ما مثل یک نعمت بود، که فرزندان این مملکت رو الهی کرد و اونارو از زندگی دنیایی به سمت معنویت کشوند

✨برای مدتی از سوی جهادسازندگی ، مسئول پاکسازی مناطق آزادشده کردنشین در منطقه سرو شدم.

مسئولیتی که کمتر کسی در اون شرایط میپذیرفت،

بعد از این مسئولیت ، مسئولیت کمیته برنامه ریزی جهاداستان بهم محول شد.

از اونجایی که معتقد بودم، امروز مسئله اصلی مسئله جنگ هست، دوباره راهی جبهه شدم????

✨حضور دائمی من در جبهه های نبرد حق علیه باطل با عملیات فتح المبین شروع شد✌️

عملیاتهای زیادی بودند که سعادت بود و در اونها شرکت کردم.

عملیات والفجر١ بود که به شدت از ناحیه پا و پشت زخمی شدم⚡️⚡️⚡️به خاطر همین جراحت بستری شدم و تحت عمل جراحی در ناحیه زانو قرار گرفتم….

باوجود درد وحشتناک در ناحیه پا سعی میکردم که ابراز نکنم…

✨گذشت و گذشت تا شد عملیات فاتحانه❤️خیبر❤️

بااولین گروه پیشتاز????????????

راهی شدم!!

✅وظیفه ما این بود که تا قبل از شروع عملیات به عمق دشمن نفوذ کنیم???????? و مراکز حساس نظامی شون رو تصرف کنیم و کنترل منطقه رو به دست بگیریم.

✨١١شب،٣ اسفند سال۶٢، شروع عملیات خیبر بود که با بیسیم به رفقا خبر دادیم که پل مجنون(الانا میگن پل حمید) تصرف شده☺️✊

⏪این پل تو ۶٠km عراق قرار داشت.

????با تصرف این پل حسابی به بعثی ها ضربه زدیم☝️

چون نه میتونستند به نیروهای درگیر، نیروی کمکی بفرستند و نه میتونستند فراریشون بدند!!!

تو همون عملیات کلی اسیر گرفتیم و خیلیا رو هم به هلاکت رسوندیم✌️✊

✨خلاصه کنم؛

درهمون عملیات(????خیبر????)بود که بعداز٢ووز جنگ برای حفظ پل، به همراه بسیجیان شجاع به آروزی همیشگی خودم رسیدیم و ????شهید????شدم….

خداروشکر که حاجت روا شدم…

✨دور از انصافه اگر اینجا از برادر و همرزم عزیزم آقا مرتضی یاغچیان ،معاون دیگه لشکرعاشورا حرفی نزنم!!

آقا مرتضی ادامه دهنده راه من بود و بعد شهادتم سنگر رو خالی نگذاشت✌️عاقبت داداشمونم بعد دوروز مقاومت آسمونی شد…

✨از من دو فرزند به یادگار مونده؛

احسان آقا و آسیه خانم

که ان شاءالله ادامه دهنده راه سیدالشهداء(ع) باشند.

و همچنین حافظ خون تک تک شهداء و انقلاب اسلامی ایران

????????شادی ارواح طیبه شهداء و امام شهداء صلوات????????

..ir

 نظر دهید »

قرار عاشقی با عبدالله میثمی

26 شهریور 1395 توسط خادم الزهرا
قرار عاشقی با عبدالله میثمی

????بسم رب الشهدا و الصدیقین????

قرارعاشقی????

عاشقی دردسری بود،نمی دانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم

پر گشودیم ولی باز به دام افتادیم
شرط بی بال و پری بود نمیدانستیم????

????سلام دوستان✋????

مریم شکوهمنده هستم،
امشب اومدم از همسفر بهشتی ام براتون بگم☺️

همسفر بهشتی م⁉️????
عجله نکنید معرفیشون میکنم????????

همسر بنده 12خرداد ماه سال 1344 در اصفهان متولد شد????،

پدربزرگشون اسمشون رو انتخاب کرده بودن اما پدرشون میگفتن که حتما باید اسم پسرشون به الله ختم بشه..????

خلاااصهه کار به استخاره کشید و پدر بزرگشون با نیت قران رو باز کردن و این ایه اومد????????

????قال انی عبدالله اتانی الکتاب و جعلنی نبیا????

درست متوجه شدید???? اسم همسفربهشتی بنده????????

????شهید عبدالله میثمی هستش☺️

برا اقا عبدالله دنبال همسر میگشتن تا اینکه با شهید ردانی پور به مشهدمقدس میرن✨،

شهید ردانی پور خواب امام رضارو میبینه که میگن به عبدالله بگید؛ چرا نمیره خونه???? اقای شکوهمنده⁉️

بعد اینکه از مشهد برگشتن، با اینکه ماه صفر بود،
مادرشون با منزلمون تماس گرفتن☎️ و قرار گذاشتن..????

تو همین حین برادرم هم یه اقای روحانی???? رو برای خواستگاری به خونمون???? میاره و کلی ازشون تعریف میکنه✨

راستیتش دو دل بودم..????

اما خوابی???? که قبلا دیده بودم به دادم رسید..????

????چه خوابی⁉️????

میگم براتون????
????????????

قرار بود برم دعای کمیل اما از بدشانسی تب کردم ????ونتونستم برم..☹️

خیلی دلم شکست???????? تنهایی دعا خوندم و خوابم برد.????????

خواب امام حسین ✨رو دیدم، وقتی بیدارشدم، نگران بودم???? خیلی دوس داشتم تعبیر خوابم رو بدونم.

پیش یه بنده خدایی که میشناختمش رفتم و خوابم رو تعریف کردم..????????????

ازم پرسید: ازدواج کردی⁉️
گفتم:نه

گفت :بعد از این خواب???? ممکنه دو خواستگار???? با فاصله کم بیان، شما اولی رو انتخاب کن????

????ادم خوبیه، البته زندگی سختیه ولی ازدواج خوبیه و قبول کن.????

و ماهم….????☺️❤️

اقا عبدالله تو این دنیا ساده زندگی کرد????،

کل اثاثیه شخصی اش تو یه چفیه جا می شد البته همراه چند جلد???? کتاب و کمی لباس????????

دفترکارش اتاق ساده ای بود موکت شده و بدون میز و صندلی..????

هیچوقت اتومبیل???? شخصی نداشت، حتی دولتی.
حتی یه خونه???? هم از خودش نداشت و تو اتاق اجاره ای سپاه زندگی می کردیم..

یکبار پدرشون بهشون گفتن:
بابا یه خونه???? برا خودت بخر???? نمیشه که بی خونه باشی..????

در جواب به پدرشون گفتن :????
????خدا نکنه که من تو دنیا خونه بسازم..????

یه روز بعد از خوندن نماز صبح و زیارت حضرت زهرا، وقتی میخواست بره جبهه، حسین پسرم گریه کرد????????????، اقا عبدالله بردش بیرون و براش چیزی خرید????⚽️ و ارومش کرد????

راستش رو بخوایین منم گریه م گرفته بود???? و گفتم عاااخهه تا کی ما باید این وضعو داشته باشیم⁉️????

گفت: تا حالا صبر کردی، بازهم صبر کن ، درست میشه،????????
گفتم : منکه میدونم شما برا شهادت زیاد دعا میکنی، اگه منو دوست داری، دعا کن باهم شهید بشیم از شما که کم نمیشه..????✋????

بهم گفت:دنیا حالا حالاها باتو کارداره

گفتم: بعد از شما سخت میگذره????????

گفت:دنیا زندان مومن است..

بالاخره اقا عبدالله 9بهمن سال1365 تو شب دوم عملیات کربلای 5 مورد اصابت ترکش???? قرار گرفت و بعد از 3روز همزمان با شهادت حضرت زهرا اسمونی شد????????

به نقل از یکی از دوستان شهید؛????????
????روز تشییع جنازشون وقتی میخواستم سخنرانی???? کنم،

مونده بودم چطور شروع کنم،????????
تفالی به قران زدم وقتی قران???? رو باز کردم این ایه اومد????????

????قال انی عبدالله اتانی الکتاب و جعلنی نبیا..????

????بله درست همون ایه…????????
????

????????????و این هم یه خاطره به نقل از یکی از دوستان اقا عبدالله????

خب ما دیگه کم کم رفع زحمت کنیم????????

علی یارتون☺️????

ادامه »

 نظر دهید »

قرارعاشقی با مسلم بن عقیل

26 شهریور 1395 توسط خادم الزهرا
قرارعاشقی با مسلم بن عقیل

بسم رب الحسین(ع)

قرارعاشقی"ویژه محرم” شب اول

دلدادگی بایاران وفرزندان امام حسین ع

بنام حضرت مسلم،بنا کنم آغاز

که سید الشهدا راست،اولین سرباز

سلام✋

من مسلم بن عقیل بن ابی طالب هستم.برادرزاده ی امیرالمؤمنین ع وپسر عموی مولایم حسین ع هستم.
ازهمان ابتدا بزرگ شدن من درکنارحسن بن علی ع وآقاوسرورم????حسین ع بود

اجدادمن کسانی بودن هم چون جناب ابوطالب وفاطمه بنت اسد،که در من خصلتهایی چون شجاعت،ایمان ودلاوری????رابه ارث گذاشتند.

کمی براتون اززندگی خصوصیم بگم.من درزمان حضرت امیرع نوجوانی رشید بودم که به افتخار دامادی ایشان نایل شدم وبایکی ازدختران امام به نام “رقیه"ازدواج کردم. ومن هم خوشحال آخ می دونیدعقدپسرعمودخترعموتو آسمون هابسته می شه.ثمره ازدواجهای من همگی فرزند پسرشدند.ومن خیلی خوشحال بودم.نگین پسردوست بودم هانه می خواستم پسرهام روبرای یک روز وواقعه ی مهمی تربیت کنم.

هم چنین درزمان حکومت امیرمؤمنان علی ع ازجانب ایشان متصدی برخی از منصبهای نظامی درلشگرایشان بودم.واین بسیاربرای من مایه ی مباهات ودوبرآن می بالیدم.به عنوان مثال درجنگ صفین وقتی که امیرالمؤمنین لشگرخودراصف آرایی می کردن امام حسن ع امام حسین ع وعبدالله ابن جعفر ومن✋رابرجناح راست سپاه مأمور کردند….

ازدیگرنکات خوب وشعف انگیز زندگی من فرمایش حضرت رسول اکرم ص خطاب به امام علی ع در رابطه با من است

پیغمبربه حضرت علی ع فرمودند:

فرزند عقیل،مسلم کشته راه محبت فرزندتوخواهدشد.چشم مؤمنان براواشک می ریزد وفرشتگان مقرب بر اودرود می فرستند.

سرتون رو دردنیارم چون که حرف برای گفتن زیاد دارم.اما اوج زندگی من از اونجایی شروع شدکه مولایم حسین ع مرا برای مأموریتی انتخاب کرد.من مأموربیعت گرفتن از مردمان کوفه بامولایم حسین ع شدم وباچندتاازدوستان ویاوران امام ع راهی کوفه شهرنفاق وتزویرشدم.

من باگرفتن دو راهنما ازمکه به سوی کوفه حرکت کردم.روزهای متوالی راه طی کردم.اما آن دو راهنما در راه از تشنگی جان سپردند. مرا “قیس بن مسهرصیداوی"و “عماره بن عبدالله ارحبی"نیز همراهی می کردند.بالاخره با تحمل مشقتهای فراوان پس از بیست روز مسافت سی روزه را باهمه سختیهایش پشت سر گذاشتم وبه کوفه رسیدم.

دراولین روزهای استقراردرکوفه همه چیز خوب وعالی بود.ومن در خانه دوستان ویاورانی چون مختاروهانی مهمان شده بودم وهزاران نفرنیزبامن بیعت کرده بودند. ومن بادیدن چنین شرایطی مجاب شدم که نامه ای برای امام حسین ع بفرستم وازمساعدبودن اوضاع کوفه ودرست بودن نامه های کوفیان امام رامطلع سازم.درنامه من برای مولایم حسین ع چنین نوشتم:

نامه های فرستاده شده راست بوده وسخن فرستادگان هم درست است.مردم کوفه آماده جهادوجانبازی درراه خدایند.هم اکنون هجده هزارنفر،بامن بیعت کرده اند وآماده فداکاری در رکاب تو هستند.هرچه زودتر به سوی کوفه حرکت کن.

این نامه را من بیست وهفت روز پیش ازشهادتم نوشته بودم وتوسط"عباس بن شبیب شاکری"برای آن حضرت فرستادم.

ولی ای کاش ای کاش کمی صبر می کردم ونامه نمی زدم.

چرا که یکباره ورق برگشت وهمه چیزدگرگون شد.پس از دستگیری افرادی چون مختاروهانی توسط ابن زیاد????ملعون صفت من غریب تروتنها ترشدم.وآواره کوچه های کوفه شدم.

شاید حال وروزم رو این چند بیت زیر بیشتر مشخص کنه.

درکوفه ی رنج وبلاتنهای تنها

شدکوچه گردی کارمن بایادزهرا

درراه عشق فاطمه من سینه چاکم

بایادخاک چادرش بر روی خاکم

درزیرلب خوانم ترا مولا حسین جان

کوفه میا کوفه میا مولا حسین جان

بعد از اتفافات پیش آمده من مجبورشدم که از خانه مختار به خانه هانی نقل مکان کنم.

در خانه هانی بود که نقشه ترور ابن زیاد ملعون را کشیدیم.

پس از آمدن ابن زیاداز بصره به کوفه تعدادی از بزرگان بصره نیز به کوفه آمدند.یکی از آنها"شریک بن عور"بود که از یاران امام علی ع هم بود از بصره به کوفه آمدودر راه مریض شده بود وهنگام رسیدن به کوفه به خانه هانی آمد.ابن زیاد پس ازشنیدن خبرآمدن شریک ومریضی اوقصد کردبه ملاقات اوبیاید.

پس ازآن به پیشنهاد شریک تصمیم برآن شد که من درپستوی خانه وپشت پرده کمین کنم ودر وقت حضورابن زیاد باعلامتی بیرون آمده واورا به قتل رسانم.

ولی بعداز آمدن ابن زیادبه خانه هانی درحالی که همه چیزمهیا بود من این کار رو نکردم.شاید بپرسید چرا؟؟؟؟

به دوجهت من نقشه ترور ابن زیاد رو عملی نکردم. اول به خاطرسخن مولایم علی ع که می فرمودند:"ایمان،مانع کشتن غافلگیرانه است"ودیگری به خاطراصرار همراه با گریه همسر هانی بود.

بله شاید هرکس دیگه ای غیراز من بود این موقعیت رو بهترین فرصت می دونست ونقشه را عملی می کرد. ولی خونی که در رگهای من جریان داشت اجازه چنین کاری رو به من نمی داد.

خلاصه بااتفاقات پیش آمده وپس ازکوچه گردی های فراوان درشهرکوفه به خانه بانویی به نام"طوعه"پناه بردم واز اوکمی آبطلبیدم.

پس از پذیرایی این بانوی گرامی محل اختفای من توسط پسرش به اطلاع ابن زیاد رسید. سیصد جنگجورابرای دستگیری من فرستاده بودند.ومن درحالی که مشغول نمازخواندن بودم صدای حرکت لشگردشمن راشنیدم وازخانه بیرون آمدم.

ودرگیری من باافراد ابن زیاد شروع شد.حدود۴۵نفرازآنها را به هلاکت رساندم تا اینکه مجبور شدن از روی پشت بام ها سنگ وچوب وآتش به طرف من پرتاب کنند.من سراپازخمی درون گودالی افتادم وبه من أمان دادن تا من تسلیم بشم. پس از تسلیم شدن من أمانشان راشکستند ومرابه بالای دارالاماره بردند.

دو روز بود که آب نخورده بودم نگاهم به کوزه آبی افتاد.ازپیرمرد آب طلبیدم واوهم ظرف آب رو به من داد،تاظرف آب رو کنار لبانم گذاشتم ظرف آب پر از خون شد ودندانهایم درظرف ریخت.ودیگرنتوانستم آب بخورم.عاقبت درحالی که ذکر خدا بر رو لبانم بود و دل شوره آمدن مولایم حسین با فرزندانش را داشتم،بالبان تشنه هم چون مولایم سر مرا از بدن جدا کردن وبدنم را ازبالای دارالاماره به زمین انداختند.

جمعیت فراوانی بیرون کاخ در انتظار فرجام من بودند وپس از بریدن سرازبدنم وبه پایین انداختن بدنم مردم هلهله وسروصدای زیادی به پاکردند.

واین چنین بود قصه ی عشق ودلدادگی من به مولایم حسین ع..

درضمن همه ی فرزندان من در کربلا همراه با مولایشان شهیدشدند.به جزدوطفل خردسال دیگرم که بعدازواقعه ی کربلا اسیرشدن وراهی زندان شدند.پس ازیکسال ماندن در زندان به کمک یکی ازنگهبانان اززندان فرارکردن که درنهایت پس ازرنجهای فراوان به شهادت رسیدند.

حرم ومرقد من همینک در مسجد کوفه واقع شده است که میعادگاه هزاران عاشق اهل بیت شده است.

در پایان همه دست بر سینه سلامی عرض کنیم خدمت آقا ومولایمان امام حسین ع

السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام

ادامه »

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

شهادت آرزومه

این وبلاگ متعلق تمامی عزیزانی است که آرزوی شهادت دارند اینجا سلوک و رفتار شهداء را بخوانید و با آنها زندگی کنید قبل از اینکه به دفتر تاریخ بپیوندند و فقط بشوند درسی از تاریخ و تمام.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شهادت
  • قرار عاشقی
  • خاطرات شهدا
  • وصیت نامه شهداء
  • خودمونی

Random photo

قرار عاشقی با علی محمودوند

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس