شهادت آرزومه

برام دعا کنید شهید بشم
  • اخیر 
  • تماس  
  • ورود 

قرار عاشقی با شهیدان فخار نیا

20 آذر 1394 توسط خادم الزهرا

بسم رب الشهدا و الصدیقین
قرارعاشقی
دختر بدر الدجی امشب سه جا دارد عزا
گاه می گوید پدر گاه حسن گاه رضا(ع)

سلام رفقا اول از همه رحلت پیامبر اکرم(ص) و امام حسن مجتبی(ع) رو بهتون تسلیت میگیم.
میگیییم…؟
اره دیگه…ما دوتا داداشیم امشب اومدیم مهمون شما رفقای قرارعاشقی باشیم…. فقط یه کوچولو باهامون اشنا بشید کافیه…
داداش اول شما بفرما…
نه داداشی ،شما بزرگتری تا شما هستی چرا من شروع کنم…؟؟
ای بابا ..چشم..

قرار عاشقی با شهیدان فخار نیا

من عباس فخارنیاهستم متولدسال1346
قرار عاشقی با شهیدان فخار نیا

منم علی هستم متولد سال 1347
خب داداش عباس شما شروع کن ،ما کمکتون میکنیم
ای به چشمممممم..

بعلهههههه….دیگه اواخر حکومت شاه بود که ما دوتا فعالیت های سیاسیمونو شروع کردیم..
عههه چرا تعجب کردید…خب شهادت جدای از سیاست نیس دیگهههه
خب داشتم میگفتم….یکسری از کارامون ؛دیوارنویسی علیه شاه بود
برای خرید اسپری و رنگ از بابا پول می گرفتیم.. گاهی وقتام که کم می اوردیم ،دست به دامن مامان میشدیم..الحمدلله اموراتمون می گذشت
وقتایی که برا نوشتن شعار از خونه بیرون می رفتیم؛ بابا تعقیبمون می کردو دورادور هوامونو داشت،که مبادا گیر ساواک بیفتیم
داداش علی و دادش عباس همیشه و همه جا باهم بودن؛اما.. جالب می دونین چیه..؟؟؟ اصلا خلقیاتشون مثه هم نبود.
داداش عباس خوش خلق، و در عین حال جدی و با جذبه بود. وقتی خانم‌های همسایه می دیدنش چادرشونو رو سر می‌كردنو احترام خاصی برایش قائل بودن اما داداش علی ماآروم، مظلوم و متین بود. شخصیتی بذله‌گو و مهربون داشت. با همه دمخور می‌شد و با هر آدمی حرفی برای گفتن داشت.
نفرمایین ابجییییی..
بگمااااا جنگ که شروع منو 3 تا داداش دیگه م(عباس، امیر،حسین) 4تایی راهی جبهه شدیم مامانو بابا میدونستن که ما با اگاهی کامل راهمونو انتخاب کردیم..واسه همین، موقع رفتن مامان بهمون گفت؛رفتن همان و اسارت و شهادت همان…خوب حواستونو جمع کنید
خلاصههههههههه…راهی شدیم.
از عملیات کربلای 5 برگشته بودیم،که دوستم حاج محمدطاهری به من گفت؛علی سفارش عکسایی که از بچه ها گرفتیم مونده،برو تو چادر ازشون سفارش بگیر که رفتیم تهران بدیم براشون چاپ کنیم..منم کنتاکتارو بایه دفترچه بردم؛چند دیقه بعد چشتون روز بعد نبینه هواپیماهای این بعثی های نامرد اومدنو منطقه رو با بمب های خوشه ای زیرو رو کردن..

چند دیقه بعد محمد اومد بالاسرم..
صبرکن داداش اینجاشو بذار من بگم چی شد؛بعلههه..رفتیم بالاسر علی اقا چشموتون روز بد نبینه هر دودستش از ناحیه ی بازو ترکش خورده بودو استخونای بازوش شکسته،بااااااور کنید کنید حتی یه اخ ازش نشنیدم.. بچه ها دستاشو بستنو برگشت عقب.
نزدیک عملیات کربلای هشت بود. با دستای گچ گرفته رفتم منطقه محمد گفت ؛براچی با این دستای تو گچ اومدی؟خب دلم طاقت نیاورد بمونم،االبته بعدش مجبورم کردن که برگردم
19تیر ماه سال 65 بود تو منطقه مهران داداش عباسم اسمونی شد خیلی دلتنگش بودم دلتنگیم کار دستم دادو 2سال بعد از شهادتش یعنی؛5مرداد سال67 تو اسلام اباد غرب تو عملیات مرصاد؛یه تیر صاف خورد تو قلبمو منم اسمونی شدم
تو فاصله ای 2سالی که منو داداشیم شهید شدیم،همسایه ها خیلی حواسشون به خونواده مون بود..خدا خیرشون بده
داداشیا و ابجیای گلممممم ادامه دهنده ی راه شهدا باشید،خوتونو برای خدا خالص کنید تا خلاص بشید.
خب مادیگه کم کم رفع زحمت کنیم؛برای تعجیل در فرج اقا امام زمان وشادی روح شهدا صلوات جمیل ختم کنید.
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
علی یارتان

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

کلیدواژه ها: قرار عاشقی با شهیدان فخار نیا

موضوعات: بدون موضوع, قرار عاشقی لینک ثابت

نظر از: حمیدشیرازی [بازدید کننده]
حمیدشیرازی

سلام
تو گوگل دنبال یه عکس شهید بودم اتفاقی عکس علی رو دیدم یدفعه ی فلاش بک زدم به اون موقع ها
گردان شهادت ،کوزران ، دو کوهه … خیلی دلم گرفت ناخودآگاه اشکم سرازیر شد
چه دوران تکرار نشدنی بود یادش بخیر یادش بخیر با علی فخار دوران خیلی خوبی سپری کردیم روحش شاد
دعا کنیم اون ور که میریم مارو بیاد داشته باشن
خدا رحمتش کنه روحش شاد

1394/10/20 @ 11:45


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

شهادت آرزومه

این وبلاگ متعلق تمامی عزیزانی است که آرزوی شهادت دارند اینجا سلوک و رفتار شهداء را بخوانید و با آنها زندگی کنید قبل از اینکه به دفتر تاریخ بپیوندند و فقط بشوند درسی از تاریخ و تمام.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شهادت
  • قرار عاشقی
  • خاطرات شهدا
  • وصیت نامه شهداء
  • خودمونی

Random photo

شهید

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس